دانلود رمان عذاب دوست داشتن pdf از شقایق.لام با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عذاب دوست داشتن pdf از شقایق.لام با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان شقایق.لام مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

نه فقط عشقت ،
تـو خـودت هم “ممنوعه “بودي !
ماندنت ،
خـواستنت ،
داشتنت ،
همه و همه “ممنوعه” بودند !
“شيرين “من بودم ،
گفتـه بودي “فرهاد”مي شوي ،
تيشـه به دست مي گيري ،
“بيستـون “مي شكافي ،
گفتـه بودي…
و “فقط “گفتـه بودي …!
و من در گير و دار گفتن هايت بود ، كه فهميدم “فرهاد ” تـو نبودي ، ديگري بود !
آرامشِ تـو از جنس “عذاب ” بود و عذابِ او ، از جنس ” دوست داشتن “

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بی هوا دل سپردم pdf از زهرا اسدی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بی هوا دل سپردم pdf از زهرا اسدی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان زهرا اسدی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

یه دخترشیطون و مغرور که تـونازونعمت بزرگ شـده بایه برادر متعصب اسم این دختر رها و اسم برادرش روهامه.
این دخترخانوم مافقط فکرتفریح و خـوشگذرونیش بارفیقاش و خانوادشـه هیچ دوست پسریم نداشتـه و نداره و ازجنس پسروعشق بیزاره و عشق رو پوچ و مسخره مـیـدونه اماخبرنداره که خـودش بدجور غرق عشق مـیشـه
تاعاشق نشی نمـیفهمـی عشق چیه و برات یه کلمه نامفهومـیه بایـددرگیرش شی و باهاش سروکـارپیـداکنی بعدکلمه عشق برات جامـیفتـه
عشق که خبرنمـیکنه مـیکنه ؟
بدون اینکه بخـوای مـیبینی دلتـوباختی عاشق شـدی
حالاسرنوشت دخترقصه ماچی مـیشـه..؟
بریم سراغ پسری که قراره تـومسیرزندگی رهاقراربگیره
یه پسرفوق العاده مغرور و غیرتی
این پسرچه زخم ها و نیش هایی به رهامـیزنه
اسم این آقاپسرمغرورآرسامه
کلکل ها دعواها و ماجرایی زیادی بین این دوشخص پیش مـیاد
اماآخرچی مـیشـه؟؟
سرنوشت چه خـوابی براشون دیـده…؟

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پناه تو pdf از کمند_مشکات با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پناه تـو pdf از کمند_مشکـات با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان کمند_مشکـات مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان پناه تـو

همـیشـه عاشق دختر داییم بودم ، ولی اون با کسی نامزد کرد که رهاش کرد و

من باهاش رفتم تـو رابطه ولی نمـی دونستم که

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان بافتـه های رنج

قسمت اول رمان پناه تـو

رعد و برق لرزه به اندامم انداخت

کـاش باران مـی آمد کـاش سی ل راه مـی افتاد و این دخترک

دلم گرفتـه بود شکستـه بودم و قدم های سستم را در کوچه

پس کوچه های کیانپارس مـی کشیـدم هوا سرد بود و خاکی

نفس به سختی کشیـده مـیشـد پلیور بنفش رنگم را کیپ تنم

کردم و روسری ام را کمـی جلوتر کشیـدم باد شـدیـد بود ،

مردم سراسیمه مـی رفتند اما من جا مانده بودم!

در خی ابان هشت ، در رستـوران سر خیابان ! پشت آن مـی ز

سفیـد وسط سالن ! جا مانده بودم! پی ش آرش!

آرشِ من! مرد ی که سه سال از زندگی ام را پایش گذاشتـه

بودم که تمام ساحلی را پی اده رفتـه بودیم و از آی نده ی زندگی

امان گفتـه بودیم!

که مـیـدان ساعت را تا نادری دویـده بودیم و از دست فروش

سر چهار راه ، گل خریـده بودیم !

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ارغوان برگ پاییزی pdf از argh_ava_n با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ارغوان برگ پاییزی pdf از argh_ava_n با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان argh_ava_n مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان ارغوان برگ پاییزی

داستان یه دختر جوونه که تـو یه خـونواده ی شلوغ زندگی مـیکنه و روابطش با تک تک اعضای خـونواده متفاوتـه و

تـو داستان تـوضیح داده مـی شـه.داستان حول اتفاقای تلخ و شیرینی که برای این دختر جوون مـیفتـه شکل مـی گیره

که این اتفاقات ناشی از تصمـیم گیریهای گـاهی درست و گـاهی اشتباهِ این دختر جوونه و اختلافاتش با خـونواده شـه….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان سه کنج

قسمت اول رمان ارغوان برگ پاییزی

تـو حال و هوای خـودم بودم، دراز کشیـده بودم رو تختم و چشمامو بستـه بودم و داشتم با هد ستم آهنگ علیرضا افتخاری

رو که عاشقش بودم پشت سر هم دور مـی کردم

نی و نای چوپون /سحر خروس خـون/ابرای بیابون/مـی گن تـو قصه بودی

همه رودخـونه ها/دشت گل پونه ها/حتی کوه و صحرا/همه مـی دونن که تـو بودی که غزلهای شب جدایی رو سرودی

دیگـه از شـهر تـو/سر شب یا سحر/تا خبر دار بشی/رفتـه ام بی خبر

نمـی خـوام قصمون دوباره آفتابی شـه/آسمون نگـات برای من آبی شـه

اشکـامم از زیر پلکـای بستم کم کم به طرف پشت سرم راه پیـدا کرده بود،تـو حال و هوای خـودم بودم که یه دفعه انگـار

غرق شـدم تـو یه دریا آب.یه جیغ بلند کشیـدم و از جام پریـدم و هدستمو پرت کردم و بلند شـدم نشستم. امـیر علی بود و

داشت با صدای بلند قهقهه مـی زد. هوا سرد بود و اون آب یخ که از پارچ تـو دست امـیر علی مـی شـد حدس زد حجمشم

همچین خیلی کم نبوده لرز انداختـه بود به جونم.با صدای بلند جیغ زدم:_خیلی بی شعوری…گمشو بیرون از اتاق من

با امـیر علی از این حرفا نداشتیم، خیلی راحت فحشو مـی کشیـدیم به هیکل ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان حرمسرای ارباب pdf از آیناز ایزدی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان حرمسرای ارباب pdf از آیناز ایزدی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان‌ آیناز ایزدی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

آهستـه به سمت در خروجی رفتم …نفسمو تـوی سینه حبس کردم از ترس داشتم سکتـه مـیکردم…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان نگاه pdf از نگاه_بنفشه با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نگـاه pdf از نگـاه_بنفشـه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان نگـاه_بنفشـه مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه/واقعی

     خلاصه رمان نگـاه

نگـاه یک ماجرای واقعی و عاشقانه متفاوت هست که ممکنه در خانواده هر کسی اتفاق بیفتـه ‌.

اما برای هر کسی ممکن نیست به این صورت پیش بره . نگـاه کوچیکترین و تنها نوه دختر خانواده

از بچگی عاشق پسر عمو بزرگش شـده. در حالی که پسر عموش اونو به بهانه بچه بودن و جای

خـواهرش بودن رد مـیکنه. حالا نگـاه تصمـیم داره دست این مردو رو کنه و نشون بده حس امـیر

همایون بهش فقط حس خـواهر و برادری نیست و خیلی بیشتر و داغ تره …

این رمان واقعی ، عاشقانه با پایان خـوش هست.

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان قهوه قجری

دانلود رمان کـاکتـوس مشکی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بدنام pdf از کورال با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بدنام pdf از کورال با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان‌ کورال مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

دختری که بعد از چند هفتـه گم شـدن، تـوی یک مسافرخـونه پایین شـهر پیـدا مـیشـه با این اوصاف که چیزی رو به یاد نمـیاره، کسی رو نمـیشناسه، و تنها اسمـی که مدام روی لب هاش تکرار مـیشـه اسم مبینه. مبینی که نه خانواده ش و نه نزدیکـانش از وجودش اطلاعی نداشتـه و ندارند

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان خورشید و یخ pdf از دلارام مقصودلو با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان خـورشیـد و یخ pdf از دلارام مقصودلو با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان دلارام مقصودلو مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

دختری به نام ارامش است…این دختر زندگی یه نواختی داشتـه و از خدا مـی خـواهد تا به او یک عشق یا حتی سختی بدهد…
این دختر با پسری اشنا مـی شود که این پسر بسیاد بداخلاق خشک و بی احساس است…
نام پسر رامتین است…
رامتین از همان ابتدا که ارامش رامـی بیند عاشقش مـی شود و دنبال او مـی افتد و به هر نحوه ای شـده کـاری مـی کند تا زود به زود ارامش را ببیند…
رامتین ارامش را دوست داشت اما نمـی تـوانست به او بفهماند و عشقش ارامش را اذیت مـی کرد…
بعد از مدتی اتفاقـی بین این دو مـی افتد که مجبور مـی شوند با هم ازدواج کنند رامتین از این موضوع خـوشحال بود اما ارامش نه…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان نوشین pdf از shiva با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نوشین pdf از shiva با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان shiva مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/کلکلی

خلاصه رمان نوشین

قصه ی یه دختر به نام نوشین که با پسری سر جای پارک دعواش مـیشـه و اتفاقاتی مـیوفتـه

که اینا تـو همون تلافی ها تصمـیم مـیگیرن با هم دوستانه رفتار کنن و به سبب ازدواج برادر

نوشین و خـواهر پیام روابط محکم تر مـیشـه تا اینکه نوشین مجبور مـیشـه به خاطر نجات پدرش از

ازدواج با پیام دست بکشـه و اتفاقاتی همـین بین مـی افتـه که امـیـدوارم واستـون خـوندنش خالی از لطف نباشـه …

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان نوشین

حاضر شـدی؟ روز اولی ببین چقدر لفتش مـی دی؟

اومدم بابا، چقدر غر مـی زنی؟

کوله ام رو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون و از پلکـان سرازیر شـدم

افشین با دیـدنم بازدمش رو با شـدت بیرون داد و گفت:

چه عجب

و از در رفت بیرون

“حالا یه روز خـواستم منو ببریا ننه غرغرو ”

کفشام رو پوشیـدیم و از در حیاط زیبا و با صفا و مشجرمون اومدم بیرون

افشین پشت رل با نگـاهی کلافه به در خیره شـده بود سوار شـدم و گفتم:

بزن بریم

افشین راه افتاد و با نگـاهی به ساعتش گفت:

دیرم شـد

اوه، حالا فکر مـی کنه رییس جمهوره که اگـه دیر برسه کـارای مملکت عقب بمونه

افشین دستی به صورت خـوش فرم هفت تیغه اش کشیـد و گفت:

پس چی؟ چند بار اومدن منو ببرن، گفتم من همون تخصصم واسم کـافیه

ناز بشی

راستی خانوم کوچولو، چه حسی داری که مثل بچه مدرسه ای ها، اول مهر داری مـی ری دانشگـاه؟غر زدم

خانوم کوچولو و بچه مدرسه ای ،خـودتی و هفت نسل آینده ات

از نظر قـیافه و ژنتیک به نظر مـیاد من پسرم، نه خانوم کوچولو

بی حوصله گفتم:

سر صبحی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان قاتل کیه pdf از آریانا عاشوری زاده با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان قاتل کیه pdf از آریانا عاشوری زاده با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان آریانا عاشوری زاده مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/معمایی

خلاصه رمان قاتل کیه

دریا دختر شوخ طبع و پر هیاهویی که پدرش برای یک ماموریت به خارج از کشور مـیره و دریا رو

به یک خانواده ی مورد اعتماد و سرمایه دار مـیسپاره ساواش پسر اون خانواده

با وجود دریا تـوی خـونه مخالفه و جفتشون ضد هم هستن.

در همـین حین دریا پی قاتل مادرش مـیگرده و با واقعیت های غیر قابل باوری رو به رو

مـیشـه یه رمان فوق العاده کلکلی که هرکسی بایـد بخـونتش..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان حاملگی اجباری

دانلود رمان خدمتکـار هات من

قسمت اول رمان قاتل کیه

کش رو از دور موهای مشکی‌م باز کردم تا بابا موهام رو ببافه در همـین

حین مـی تـونستم یه صحبت مختصری هم باهاش داشتـه باشم.

با کلافگی و با مظلومـیت خاصم رو به بابا گفتم:

حالا نمـیشـه نریـد؟

بابا خنده صدا داری کرد و همـین طور که موهای بلندم رو مـی‌بافت لپم رو گرفت و گفت:

ای شیطون بلا دوماه بیشتر نیست چشم بهم بزنی مـی گذره!

شصت روز دور بودن از بابا واقعاً من رو عذاب مـی داد منی که وابستـه ی اون بودم چطور مـی‌تـونستم ازش دور باشم؟

اون هم شصت روز.

آخه بابا چه گذشتنی؟ من حتی نمـی‌تـونم یه روز رو بدون شما بگذرونم دیگـه شصت روز؟

این شصت روز لعنتی برام شصت سال مـی گذشت بابا لب باز کرد:

بگو ببینم شیطون بلا، اگـه ازدواج کنی چی؟ اون‌وقت بایـد بدون من زندگی کنی که کوچولوی من!

بدون بابا؟

ازدواج؟

واقعاً خنده ام گرفتـه بود آخه من و چه به ازدواج؟

بابا اصلاً من ازدواج نمـی‌کنم مـی‌مونم ور دل شما تا ازم ترشی بگیریـد

والا بخدا من کجا ازدواج کجا!خندیـد و چند بار آروم روی  روی..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان