دانلود رمان قلبی برای تپیدن pdf از زهرا دلگرمی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان قلبی برای تپیـدن pdf از زهرا دلگرمـی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان زهرا دلگرمـی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان قلبی برای تپیـدن

سکوت همه جا را فرا گرفتـه بود آسمان مثل روزهای پیش صلف و آبی بود و

خـورشیـد سخاوتمندانه در حال پرتـو افشانی بود « بهروز» پشت مـیز کـارش

در حال مطالعه برگـه ای بود ، که منشی به او اطلاع داد همسرش پشت خط

منتظر است با تشکر کوتاهی از او گوشی را برداشت و صدای گرم و

دلپذیر همسرش « غزل » را شنیـد

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان کـابوس نگـاه زهرا دلگرمـی

قسمت اول رمان قلبی برای تپیـدن

سالم بهروز جون

سالم عزیزم حالت چطوره ؟

ممنونم تـو خـوبی کـارها خـوب پیش مـی ره ؟

البتـه! چه عجب یاد ما کردی خانوم خانوما!

غزل خنده ی شیرینی کرد و گفت : به خاطر دلتنگی به جای

این که تـو حالم رو بپرسی من بایـد به تـو تلفن بکنم

بهروز خندیـد و جواب داد :

شوخی کردم به دل نگیر لطف کردی عزیزم

تلفن کردم بگم امروز زودتر خـونه بیای غزاله و شوهرش با سیاوش و همسرش قراره بیان

اتفاقـی افتاده که با هم مـیان؟! دوباره چه خبره همه رو جمع کردی دور هم

غزل با خنده پرسیـد :

مـگـه حتما بایـد خبری باشـه که ما دور هم جمع بشیم ؟

نه! من یک ربع دیگـه کـارم رو تموم مـی کنم مـیام

ممنونم مواظب خـودت باش خدانگـهدار چشم

بهروز با لبخندی گوشی را گذاشت سعی کرد کـارهایش را

همانطور که به همسرش گفتـه بود زود تمام کند و راهی خانه شود

غزل در خانه نشستـه بود و برای سرگرم کردن خـودش آلبوم

عکس های خانوادگی را تماشا مـی کرد پس از لحظاتی

نگـاهی به ساعت انداخت ، برخاست و آلبوم را روی مـیز گذاشت و

به طرف اتاق خـواب رفت مثل همـیشـه تا وارد شـد نگـاهی به کمدی افتاد…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان دختری از جنس جاودانگی pdf از ماهی (نگین کُجوئیان) 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دختری از جنس جاودانگی pdf از ماهی (نگین کُجوئیان) 

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان ماهی (نگین کُجوئیان) مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/فانتزی/معمایی

خلاصه رمان دختری از جنس جادونگی

گـاهی خطایی به نظر ناچیز، یک‌ پایان را تغییر مـی‌دهد و سرنوشتی را مـی‌سازد.

خطای پیشگویی شـده که دخترک داستان را به سوی ماوراها مـی‌کشاند و چه بسا

مسئولیتی سنگین بر دوشش مـی‌افتد و در این مـیان، عشق جوانه مـی‌زند و دل‌ها را پیوند مـی‌دهد.

داستان دختری از جنس جاودانگی، در برگیرنده‌ی ماجراهای فانتزی و حماسی‌ست

که با عشق رقم مـی‌خـورد و تینا، با وجود تنش‌های فراوان سعی دارد با قدرت

ماورایی‌اش دنیا را نجات دهد و ناغافل، دل به فردی مـی‌بازد که خـود او نیز، دلشکستـه‌ است.

هر چند که در پس هر ابر خاکستری، خـورشیـد پیروزی خفتـه است…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان قهوه قجری

قسمت اول رمان دختری از جنس جاودانگی

یهو برق‌ها رفت و آسمون تاریک‌تاریک شـد! آسمون رعد و برقـی زده شـد و شروع به بارش کر

همه‌ی دخترا جیغ مـی‌زدن و پسرها سعی در آروم کردنشون داشتن. استاد که فضای متشنج رو دیـد،

از بچه‌ها مـی‌خـواست آروم باشن.

یهو از ظرفی که داشتم آزمایش انجام مـی‌دادم نور سفیـد رنگی بلند شـد و تـوجه همه بهش جلب شـد.

نور به سمتم مـی‌اومد و مـی‌خـواست بهم نزدیک بشـه.

با ترس و تعجب عقب‌عقب مـی‌رفتم، ولی نور به سرعت به سمتم مـی‌اومد. دست چپم رو که

به چشم‌های آبی رنگم مـی‌خـورد و دیـدم رو مختل کرده بود بالا آورده بودم، کف دستم

به‌ خاطر حواس‌پرتیم سر یک آزمایش با تکه‌ی بشر بریـد، شکـاف ریزی داشت.

نور به صورت دردآوری، وارد همون شکـاف شـد که از درد ضعف رفتم.

رعد و برق دیگـه‌ای زده شـد و بارون با شـدت بیشتری به پنجره ضربه مـیزد.

سرم سنگین شـده بود و گلوم خشک‌خشک بود…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان کلت طلایی pdf از silver sea horse با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان کلت طلایی pdf از silver sea horse با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان silver sea horse مـیباشـد

موضوع رمان:پلیسی/عاشقانه

خلاصه رمان کلت طلایی

یگـانه دختریک سردار به اجباربه راه خلاف کشیـده مـیشـه وبه

یک قاتل تبدیل مـیشـه حالا مـیخـوادانتقام بگیره و…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان آنلاین کـابوس نامشروع ارباب مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان کلت طلایی

ﻛﻤ ﻲ ﺧﺴﺘﮕ ﻲ در ﻛﺮد ﻧﻔﺲ ﻋﻤ ﻴﻘﻲ ﻛﺸﻴﺪ و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺪ رو ي ﺳﻄﺢ ﺳﺮد

ﭘﺸﺖ ﺑﻮم ﺗﻮ ﻫﻮا ي ﭘﺎﻳﻴﺰ ي دراز ﻛﺸﻴ ﺪن اﻳﻦ ﺳﺨﺘ ﻲ ﻫﺎ رو ﻫﻢ داﺷﺖ

ﺑﺎﻻﺧﺮه اﻧﺘﻈﺎرش ﺳﺮ اوﻣﺪ ﻧﻴﻢ ﭼﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ي رو ﻟﺒﺎش ﻧﺸﺴﺖ ﻳﻪ ﭼﺸﻤﺸﻮ ﺑﺴﺖ

و اون ﻳﻜﻴﻮ ﻫﻢ ﭘﺸﺖ دورﺑ ﻴﻦ ﺗﻔﻨﮕﺶ ﺑﻪ ﻫﺪﻓﺶ ﺧﻴ ﺮه ﺷﺪ آروم

ﮔﻔﺖ:

از اون ﻣﺎﺷ ﻴﻦ ﺷﻴﻜﺖ ﺑﻴﺎ ﭘﺎﻳﻴﻦ دﻳ ﮕﻪ

ﻫﺪف اﻧﮕﺎر ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺣﺮﻓﺶ ﺑﻮد، ﭼﻮن از ﻣﺎﺷ ﻴﻦ ﺧﺎرج ﺷﺪ دﺳﺘﺶ رو رو ي ﻣﺎﺷﻪ

ﺗﻔﻨﮓ ﺷﻜﺎرﻳﺶ ﮔﺬاﺷﺖ و ﺛﺎﻧ ﻴﻪ اي ﺑﻌﺪ ﺻﺪا ي ﺧﻔﻪ ا ي ﺷﻨﻴ ﺪه ﺷﺪ

و ﻣﺮد رو ي زﻣﻴﻦ اﻓﺘﺎد ﻛﺴ ﻲ ﺗﻮ ي ﻛﻮﭼﻪ ﻧﺒﻮد وﺳﺎﻳﻠﺸ ﻮ ﺟﻤﻊ ﻛﺮد و ﺳﺮ ﻳﻊ

از ﺳﺎﺧﺘﻤﻮن ﺧﺎرج ﺷﺪ ﻣﺮد ﺑﻪ آﺳﻮﻧ ﻲ ﻣﺮده ﺑﻮد ﺗﺎ ﻳﻪ ﻣﺴﺎﻓﺘ ﻲ رو

دوﻳﺪ وﻗﺘ ﻲ ﻣﻄﻤ ﺌﻦ ﺷﺪ ﻛﺎﻣﻼ از ﻣﺤﻞ ﺣﺎدﺛﻪ دور ﺷﺪه و ﺑﻪ ﻳﻪ ﺟﺎي ﺷﻠﻮغ رﺳﻴ ﺪه،

ﻧﻔﺲ ﻋﻤ ﻴﻘﻲ ﻛﺸﻴﺪ دﺳﺘ ﻲ ﺑﺮا ي ﻣﺎﺷ ﻴﻦ ﻫﺎي ﻋﺒﻮر ي ﺗﻜﻮن داد

ﺳﻮار ﻣﺎﺷ ﻴﻨﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺮد ي راﻧﻨﺪه ﺑﻮد و ﻳﻪ زن ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮ د

ﻛﺠﺎ ﭘﻴﺎده ﻣﻴﺸﻲ؟

ﻧﻴﺎوران

راﻧﻨﺪه دﻳ ﮕﻪ ﭼﻴﺰ ي ﻧﮕﻔﺖ ﭼﻨﺪ دﻗﻴ ﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺻﺪاﻳﺶ ﺳﻜﻮﺗﻮ ﺷﻜﺴﺖ

ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎ

راﻧﻨﺪه ﻧﮕﻪ داﺷﺖ

ﻣﻴ ﺸﻪ ﭘﻮﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ

ﭘﻮﻟﻮ داد و وارد ﻛﻮﭼﻪ ي ﻣﺤﻞ ﺳﻜﻮﻧﺘﺶ ﺷﺪ ﺟﻠﻮ ي در ﺧﻮﻧﺶ اﻳﺴﺘﺎد

ﻛﻠﻴﺪ رو از ﺟﻴﺒﺶ در آورد…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان تیاناز pdf از آفتابگردون با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان تیاناز pdf از آفتابگردون با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان آفتابگردون مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه.اربابی

خلاصه رمان

رمان تیاناز یا عروس ۹ ساله
داستان دختری هست که نافش رو به اسم ارباب بریـدن و در سن ۹ سالگی مجبور مـیشـه طبق رسم و رسومات روستا با ارباب ازدواج کنه و …..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان سکاندار عشق pdf مریم حیدری با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سکـاندار عشق pdf مریم حیـدری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مریم حیـدری مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان:

داستان درباره دختر جوان مهمانداریه که در یک شرکت هواپیمایی مشغول به کـاره و با ورود خلبان خشک و جدی و منضبط

به کـادر پرواز زندگی دختر دچار تحول شـده و عشق رو به معنای واقعی خـودش درک مـی کنه…

لینک دانلود به درخـواست نویسنده حذف شـد

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان زیر قدمت دل ریختم pdf از الهه با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان زیر قدمت دل ریختم pdf از الهه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان الهه مـیباشـد

موضوع رمان : اجتماعی/عاشقانه

خلاصه رمان زیر قدمت دل ریختم

از اون جایی که از هر چیزی که منع بشی برات شیرین تره، دختر داستان ما

هم عاشق ممنوع ترین پسر فامـیل نسبت به خـودش مـی شـه

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان سوگلی حرمسرا

قسمت اول رمان زیر قدمت دل ریختم

شایـد یک روزی، یک جایي، به نقطه ای برسي که دستت از همه جا

کوتاه باشـه دلت از همه ی دنیا بگیره و در اوج بي کسي

ها، تنها پناهت خدا باشـه چه پناه و مامني محکم تر از خالق همه چیز

رو دو دستي به دست های مهربان خدا بسپار

تا با دست های مهربونش قلمي برداره و غم هات را خط بزنه و

در لحظه های طوفان بغض و حسرت کنار گوشت زمزمهکنه:کنارت هستم!

و چه زیباست دلي رو که خدا التیام بده و کـاری که خالق گره گشایي کنه و

چه امـیـدوار مي شوی در نهایت نا امـیـدی

رهای قصه ی ما گر چه به خاطره عشقي ممنوع که پا به حریم قلبش گذاشت

بارها و بارها بین تموم بي کسي ها دلششکست اما عشقش رو جایي

مـیان پستـوی قلبش نگـه داشت دستش رو به سمت خدا بلند کرد و

چه زیبا خدا عشقي ممنوع رو که درست مثل ماه و ستاره در عین

اتصال به هم نمي رسیـدند رو وصل هم کرد شوریـدگي عجیبي که

با فراز و فرود های زیاد دو دلداده رو به وصال هم مي رسونه

از شـدت نوری که مستقـیم به چشم هام مي خـوره، پلکـام رو

بیش تر روی هم فشار مي دم تا یه کم بیش تر بخـوابم اما

نهاین و بتـونم تحمل کنم)منظور نور آفتابه ،صدای رعناجون که بي وقفه

صدام مي زنه رو نمي شـه تحمل…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان راز pdf از معصومه سرلک با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان راز pdf از معصومه سرلک با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان معصومه سرلک مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

زندگی برایم روزی به شیرینی عسل بود,وقتی دستانت در دستانم معنای اعتماد و عشق را برایم تداعی مـی کردند,اما به ناگـاه چه شـد که به زور به منزهری خـوراندی که به جای کشتنم خـوره ی روحم شـده است…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان نغمه عشق pdf از آیدا عادلی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نغمه عشق pdf از آیـدا عادلی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان آیـدا عادلی مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/غمـگین

خلاصه رمان نغمه عشق

بعد از مرگ ناگـهانی نغمه ، الناز با پیـدا کردن دفترچه ی خاطرات نغمه (تنها دوست و حامـی دوران خـوش کودکی)

راهی تـهران و مرور خاطرات سالهای گذشتـه مـیشـه.. عشق آتشینش به سعیـد و کمکهای نغمه

برای رسیـدن او به سعیـد و اصرار خـودش برای“دکتر جاویـد به اورژانس”،”دکتر جاویـد به اورژانس”

رمان پیشنهادی:دانلود رمان هرزه نبودم فاطمه افکـاری

قسمت اول رمان نغمه عشق

دارن صدام مـی کنن وسایلم رو جمع مـی کنم و از اتاق کـارم بیرون مـی آم.من دکتر نغمه جاویـد هستم.

یکی دو سالی مـی شـه که تـوی این بیمارستان کـار مـی کنم.وقتی کـارم تـوی بخش تموم شـد

دوباره به اتاقم برگشتم تا روپوشم رو عوض کنم و برم خـونه که در زدند،گفتم:

بفرماییـد!

در به آرامـی باز و بستـه شـد ومن باز مشغول جمع کردن وسایلم بودم و گفتم:

بفرماییـد گوشم با شماست.صدای ظریفی گوشم را نوازش کرد و گفت:

قلبم خانم دکتر.

یه لحظه احساس کردم قلبم از حرکت ایستاد،صدای الناز بود،اونم الناز من.سرمو بلند کردم،

آره درست حدس زده بودم خـودش بود تـو چشاش خیره شـدم و گفتم:

-قلبت چه مشکلی داره؟ لبخند قشنگی زد و گفت:

مـی تپه خانم دکتر،اونم فقط برای شما.

بهش نزدیک شـدم وگفتم:

-دردت درمون نداره بایـد بسوزی و بسازی.

دیگر نتـونستم خـودمو کنترل کنم و بغلش کردم.اینکه در اون لحظه من و الناز چه حالی داشتیم

بماند فقط همـین قدر بگم که گریه امونم نمـی داد.باورنکردنی بود.الناز رو به روم ایستاده بود.

-کجا بودی؟!

الناز:پیش تـو،همـیشـه و همه جا.

-پس چرا من نمـی دیـدمت؟ الناز:مـی دیـدی

الناز کجا رفتی؟چرا رفتی؟!

کنارم نشست وگفت:

تـو که مـی دونی من نمـی خـواستم برم سعیـد مجبورم کرد خب منم سعیـد و…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان السای من pdf از Atefeh با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان السای من pdf از Atefeh با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان Atefeh مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان السای من

درباره دختریه که بخاطر پدرش تن به ازدواجی اجباری به هم دانشگـاهی اش مـیـدهد

در این عشقـی به وجود مـی ایـد که مشکلاتی همراه دارد…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان عهد شکستـه

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان دچار یعنی عاشق (جلد دوم) pdf از تهمینه ارجمندپور

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دچار یعنی عاشق (جلد دوم) pdf از تـهمـینه ارجمندپور 

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان تـهمـینه ارجمندپور مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان دچار یعنی عاشق (جلد دوم)

زندگی که خانواده‌ها بریـدند و دوختند و برتنشان پوشاندند، هرچند اسف‌بار به نظر مـی‌رسیـد اما ناگـهان درگیر رنگ و احساس شـد.

سیاوش به خـود قول داده بود که هرگز کلیـد قفلِ زندان قلبش را به دست کسی نسپارد؛

غافل از اینکه شاهزاده گیسوپریشانِ قصه، زمان زیادی مـی‌شـد که آن‌جا خـودش زندان‌بانی مـی‌کرد.

مهر سکوتی که برلب‌هایشان خـورده بود، حالا بایـد شکستـه مـی‌شـد. شایـد برداشتـه شـدن

این مُهر، باران مِهری مـی‌شـد و مـی‌باریـد تا زندگی تنفسی دوباره بگیرد.

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان دچار یعنی عاشق 

قسمت اول رمان دچار یعنی عاشق (جلد دوم)

در رو باز کردم و وارد اتاق شـدم. اما گلسا زیر پتـو بود. خم شـدم و پتـو رو از روی صورتش برداشتم.

شبیه بچه‌ها اخم شیرینی تـو چهره‌ش نمایان

بود. سریع خـودش رو تـوی پتـو پیچیـد. گفتم:

– خـوبی؟ چرا این‌قدر زود خـوابیـدی؟!

– هیچی خستـه‌م. اگـه دیر مـیای حداقل ابریشم رو بیار پیشم تنها نمونم.

– تنبل خانم، این‌جوری قول دادی غذا درست کنی؟!

انگـار از دستم دلگیر بود که گفت:

– حوصله نداشتم. خـودت درست مـی‌کردی یا بیرون غذا مـی‌خـوردی.

– چه‌قدر غر مـی‌زنی؛ پاشو حاضر شو بریم. این‌جوری پیش بره سوءتغذیه مـی‌گیری.

با ناز گفت:

– نمـیام.

کنار تخت نشستم. از این‌که گلسا خـودش رو عقب کشیـد خنده‌م گرفت. حتماً مـی‌خـواست نازش رو بکشم. گفتم:

– گلسا دیوونه‌م نکن! حرف گوش کن بگو چشم، بعدم مـگـه من نامحرمم که این‌قدر خـودت رو مـی‌پوشونی؟!

– دیگـه پررو نشو! خب برو تا حاضر شم. دچار یعنی عاشق (جلد دوم)

گلسا رو دوس داشتم چون پررو نبود. حد و حدود سرش مـی‌شـد. با این‌که مـی‌تـونست

راحت لباس بپوشـه و برای جلب تـوجه‌م دست به هر کـاری بزنه اما با حجب…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان