دانلود رمان سیانور pdf از یسنا و الهه با لینک مستقیم

دانلود رمان سیانور pdf از یسنا و الهه با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سیانور pdf از یسنا و الهه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان یسنا و الهه مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/غمـگین/بر اساس واقعیت

خلاصه رمان سیانور

دخترایے  ڪہ بہ ناحق بهشون تجاوز شـد یڪے براے نفرتہ پدرش و دیگرے غیرت دروغین

دوست پسرش الهه بخاطره نفرتـه پدرش تن داد بہ این خفت و با بیرحمے و زور پا بہ دنیایے

گذاشت ڪہ براش زود بود و حتے شایـد درڪ درستے از اون نداشت باردار شـد اما کودکـانش

رو ازش گرفتند عاشق شـد اما فرداے ازدواجش معشوقش را ب خاک سپرد…..

و اما شادے دخترے ڪہ نشاط اور بود براے همہ ناخـواستـه تن داد بہ رابطه اے

از سرِ مستے رابطه اے با یک نامرد عاشق شـد

اما امان از روزگـار کہ بازے مـیکند با دخترے۱۷سالہ مردش فهمـی

د فرشتـه اش زن شـده و بہ او ننگہ خرابے زد..

رمان پیشنهادی:دانلود رمان درد و همدرد زهرا نوری 

قسمت اول رمان سیانور

دخترک با چشمان اشکی نگـاهش کرد…چقدر بی رحم بود این مرد…

نگـاهش چرخیـد سمت زنی که هق هقش سکوت اتاق سرد زیر زمـین را

شکستـه بود…چطور مـیتـوانست این صحنه هارا ببیند و حرکتی نکند

باز هم نگـاهش چرخیـد…چرخیـد…چرخیـد تا از بر شـد تمام سوراخ ها و رطوبت دیوارهارا.

چرا شکنجه های شب و روزش تمام نمـیشـد

خستـه بود از کتک هایی که از دست مردی مـیخـورد،که اولین تکیه گـاه هر دختری بود.

به دستای بستـه ای که بر روی دستـه صندلی بود نگـاه کرد…درد مـیکرد

مچ دستـهایش اما باز هم سکوت کرد و ریشـه نفرتش بزرگتر و بزرگتر شـد.

چقدره دیگر مانده بود تا زمان شکنجه اش تمام شود یک ساعت دوساعت

نمـیـدانست فقط دلش بی تاب دستای گرم و پر محبت پسری بود

که برادری کرده بود در تمام مدتی که کنارش بود و نبود.

هر روز کـارش همـین بود…اشک ریختن جلو …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان